پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
تحلیل محیط نهادی مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با تاکید بر اسناد بالادستی
5
38
FA
بهناز
موحدی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
bssmovahedi@gmail.com
میثم
موسائی
000000-0002-4858-416X
گروه برنامه ریزی و توسعه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
mousaaei@ut.ac.ir
سید محمد کاظم
سجادپور
استاد گروه روابط بین الملل دانشگاه تهران، تهران ، ایران
smksajjad@yahoo.com
ابراهیم
متقی
استاد گروه علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران ، ایران
emottaghi@ut.ac.ir
علی
بقایی سرابی
استادیار گروه جامعه شناسی ، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، تهران، ایران
a.baghaeisarabi@iauctb.ac.ir
مهاجرت درحال حاضر در زمرهی ده مسئله اول جهان است و موضوع مدیریت آن، اهمیت قابل توجهی یافته است. از آنجایی که کشور ایران به عنوان یک کشور مهاجرفرست با خروج سرمایه انسانی و اقتصادی مواجه است، شناخت و تحلیل نگرش محیط نهادی نسبت به مدیریت مهاجرت اهمیت مییابد. مطابق رویکرد نونهادگرایی، اسناد بالادستی بعنوان محیط نهادی ناظر بر مدیریت مهاجرت، نوع رویکرد کشورها را در چگونگی بهرهگیری از فرصتها و هماهنگی در سطح نهادهای اجرایی تعیین میکند. هدف از این مقاله ، تفسیر و تحلیل محیط نهادی مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون است. براساس الگوی مضمونی اسناد بالادستی مرتبط، مدیریت مهاجرت به خارج در کشور مبتنی بر چهار مقولهی «توجه به کرامت و ارزش والای انسانی»، «تقویت وفاق و همگرایی اجتماعی»، «جذب و مشارکت در توسعه ملی» و «پیشگیری از مهاجرت نخبگان» است. سه رویکرد حمایتمحور، فرصتمحور و تهدیدمحور از مضمون اسناد بالادستی استنتاج شده که رویکرد فرصتمحور وجه غالب دارد. جهتگیری سیاستها در مورد تنظیم جریان مهاجرت نیروی کار ماهر، عمدتاً مبتنی بر رویکرد سیاستی مشارکت است تا سیاست نگهداشت و بازگشت. با توجه به نتایج پژوهش، ایجاد گفتمان ملی مدیریت مهاجرت در کلیهی سیاستها و برنامههای اجرایی در چارچوب یک سند ملی راهبردی مدیریت مهاجرت ضروری است.
مدیریت مهاجرت,تحلیل نهادی,محیط نهادی,اسناد بالادستی
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_126429.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_126429_f3a2750dafde224097bf2e4d4759e210.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
طراحی الگوی فرهنگسازی در مصرف بهینه آب شرب با روش داده بنیاد
39
64
FA
سعید
نفیسی فر
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
saeednafisifar@yahoo.com
سید عبدالله
حیدریه
گروه مدیریت،دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان ،ایران
sheydariyeh@yahoo.com
هدف اصلی این مقاله، طراحی الگوی فرهنگسازی در مصرف بهینه آب شرب با روش داده بنیاد در استان سمنان است. جامعه آماری پژوهش 21 نفر از خبرگان صنعت آب و فاضلاب شهری و روستایی کشور و استان بود. بنا به ماهیت ساختنی بودن پژوهش از رویکرد داده بنیاد استفاده شده است و برای نمونهگیری از روش گلولهبرفی بهره برده شد. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق با خبرگان صنعت آب و فاضلاب بوده است. یافتههای پژوهش پس از به انجام رساندن فراگرد سهگانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی نشان داد که مدل پارادایمی پژوهش حاضر از 172 کد نهایی، 18 مفهوم اصلی و 6 مقوله کلی تشکیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی، فردی، ارگانهای دولتی، مدیران ارشد، عوامل حقوقی- قانونی و فنی- مهندسی به عنوان شرایط علی، عوامل زمینهای- فردی و نارساییهای اجتماعی به عنوان شرایط زمینهای، طرز تفکر و حمایت مدیران، عملکرد متولیان امر، اراده و خواست جامعه به عنوان شرایط مداخلهگر، عملکرد درست و صحیح، آموزش مستمر در سطوح مختلف، تبلیغات و اطلاعرسانی رسانهها به عنوان راهبرد و پیامدهای فردی، نتایج کوتاهمدت، نتایج بلندمدت، نتایج ملی و منطقهای به عنوان پیامد، به بروز الگوی فرهنگسازی در مصرف بهینه منابع آبی کشور منجر میشود.
فرهنگسازی,مصرف بهینه آب,رویکرد داده بنیاد
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_129962.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_129962_e83832a982896fd00caa25e8e2a734a1.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
امکانسنجی و الزامات تعمیمپذیری پدیده مرز به فضای مجازی
65
98
FA
سجاد
خلیلی نژاد
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق عمومی، دانشگاه امام صادق (ع)، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)، تهران
sakhne@gmail.com
سید محمدمهدی
غمامی
حقوق عمومی و بین الملل، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران
mmghamamy@gmail.com
دولتها، فضای مجازی را پس از عرصههای سرزمینی سهگانه، بهعنوان قلمرو چهارم اعمال حاکمیت ملی به رسمیت شناختهاند، اما هنوز برخی از عناصر دولت – ملتها در فضای مجازی، ازجمله مرزها ظهور و بروز قابلتوجهی نداشتهاند. هدف از پژوهش حاضر، امکانسنجی تعمیم پدیده مرز از فضای واقعی به فضای مجازی، ضرورت آن و ارائه یک تعریف از مرز سایبری است. سپس، الزامات تحقق مرزها در فضای مجازی از جمله شیوههای مرزگذاری در فضای مجازی و امکان تحقق فنی مرز سایبری مورد بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر از حیث هدف اکتشافی – توصیفی و دادههای استفادهشده در این پژوهش، کیفی است که به روش کتابخانهای، گردآوری و به شیوهی کیفی تحلیلشده است. یافتههای این پژوهش، نشان میدهد نهتنها وجود مرزها در فضای مجازی امکانپذیر است، بلکه با توجه به انواع تهدیدهای سخت و نرم در فضای مجازی، ضرورت آنها نسبت به فضای واقعی دوچندان است. در اثر تحولات عصر فضای مجازی، معنای مرز و کارکردهای اصلی آن دچار تغییر و تحول نشده و صرفاً برخی شیوههای مرزگذاری و مرزبانی در فناوری اطلاعات و ارتباطات متحول شده است. بنابراین مرزهای فضای مجازی مشابه فضای واقعی، حدود قلمرو حاکمیت دولت-ملتها را در فضایی دیجیتالی مشخص کرده و مطابق قواعد خاصی در مقابل تهدیدهای سخت و نرم فضای مجازی مانع ایجاد میکند.
دولت – ملت,مرز,فضای مجازی,مرز فضای مجازی,حاکمیت سایبری,شبکه ملی اطلاعات
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132280.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132280_2e5c899808e8417ea584a21a9ed609b5.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
بینالمللیسازی مؤسسات پژوهشی در ایران: بررسی روندها و چشمانداز
99
126
FA
مریم
صنیع اجلال
0000-0002-5075-7875
گروه سیاست علوم و تحقیقات/ مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
ms_ejlal@yahoo.com
در جهان امروز، بینالمللی بودن ماهیت علم یکی از اصول جهانشمول توسعه علمی است. به عبارت روشنتر؛ زمانی دانش به دست آمده در یک کشور به عنوان علم شناخته میشود که بتواند در سپهر جهانی و بینالمللی عرضه و پذیرفته شود. تلاش مؤسسات علمی و پژوهشی برای دستیابی به جایگاه برتر بینالمللی و حضور در شبکههای جهانی علم و فناوری در این فرایند قابل تبیین است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی فرایند بینالمللیسازی مؤسسات پژوهشی در ایران است و هدف اصلی، تبیین چگونگی ارتقای جایگاه مؤسسات پژوهشی ایران در عرصه بینالمللی است. پرسش اصلی این است که چشمانداز آیندة بینالمللیسازی مؤسسات پژوهشی در ایران چیست؟ به منظور پاسخ به این پرسش از چارچوب نظری تحلیل ساختار-کارگزار، نظریه جهانیشدن، مطالعه موردی و جهان شبکهای مانوئل کاستلز استفاده شده است. روشهای پژوهش استفادهشده در این مقاله عبارتند از: مطالعات اسنادی و روندپژوهی به شکلی که ضمن بررسی اسناد و برونداد نهادهای سیاستگذار، تجربه پنج مؤسسه پژوهشی منتخب کشور در حوزههای علوم انسانی، فنی-مهندسی و علوم پایه با استفاده از روش مطالعة موردی تحلیل شده است. نتیجه و دستاورد اصلی مقاله آن است که بینالمللیشدن مؤسسات پژوهشی نیازمند تحقق شاخصهایی در سه سطح کلان(سیاستگذار)، میانی(مؤسسه پژوهشی) و خرد(اعضای مؤسسه) است. در این فرایند اولویت اصلی، ایجاد زیستبوم و بستر مناسب و برنامهریزی در سطح کلان است. درون این زیست بوم مطابق مدل ساختار-کارگزار، نقش ساختارهای احاطه کننده و نیز تعیینکنندۀ فعالیتهای مؤسسات پژوهشی در کنار نقش ارادۀ کنشگران و بازیگران داخل مؤسسات پژوهشی باید لحاظ شود.
بینالمللی سازی,مؤسسه پژوهشی,بینالمللی شدن
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132632.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132632_9eddc3b1ed365844e574507a41c1f3fe.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
راهبردهای شورای عالی فضای مجازی در سیاستگذاری رسانههای نوین ارتباطی
127
156
FA
حمید
محمدی
دانشجوی دکتری علوم ارتباطات، گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران شمال.
mohammadius@gmail.com
اکبر
نصرالهی
0000-0002-7404-9283
استادیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی ،دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه، واحد تهران مرکزی.
akbar.nasrollahi@gmail.com
این مطالعه، به بررسی راهبردهای شورای عالی فضای مجازی در سیاستگذاری رسانههای نوین ارتباطی میپردازد. هدف پژوهش، شناسایی مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای این شورا در عرصه سیاستگذاری رسانههای نوین و تدوین راهبردهای علمی و عملیاتی است و در این خصوص از نظریههای هنجاری رسانهها، استفاده و رضامندی، رسانههای جدید، هویت و فضای مجازی و سیاستگذاری رسانهای بهره گرفته است. در این پژوهش سیاستهای این شورا با استفاده از روش کمّی-کیفی ماتریس تحلیلیSWOT ، از طریق مصاحبه هدفمند با 14 نفر از متخصصان دانشگاهی و صاحبنظران حوزه رسانه و سیاستگذاری، بررسی شده است. در مجموع، 15 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و تعداد 16 ضعف و تهدید به عنوان محدودیت این شورا شناسایی شده است. نمره 15/3 ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و نمره51/2 ماتریس ارزیابی عوامل خارجی نشان میدهد که نقاط قوت شورای عالی فضای مجازی در سیاستگذاری رسانههای نوین ارتباطی بیشتر از نقاط ضعف آن و فرصتهای پیش روی این شورا نیز بر تهدیدهای آن غلبه دارد که متناسب با آن، راهبردهای تهاجمی ارائه شده است.
راهبرد,رسانههای نوین ارتباطی,سیاستگذاری رسانهای,شورای عالی فضای مجازی
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132693.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_132693_f3b4729e880c45a6838fb347ce01a6d9.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
بازنمایی عوامل و مؤلفههای خلقیات ایرانیها در میدان دانشگاه: (مطالعه موردی: دانشگاه کردستان و دانشگاه علامه طباطبایی)
157
187
FA
سارا
معروفی
دانشگاه کردستان. دانشکده علوم انسانی و اجتماعی.
saramaroofim@gmail.com
خلیل
غلامی
دانشگاه کردستان دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
khalil.gholami@yahoo.com
کمال
خالق پناه
دانشگاه کردستان دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
kkhaleghpanah@gmail.com
اخیرا خلقیات ایرانی به عنوان یکی از موانع توسعه مورد نظر جامعهشناسان بوده است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت ابعاد بنیادی خلقیات ایرانی در بستر دانشگاه بود. با استفاده از یک مطالعه پیمایشی و از از طریق روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 833 دانشجو و 266 آموزشگر دانشگاهی از دانشگاههای علامه طباطبایی و کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد که روایی محتوای آن توسط متخصصان رشتههای جامعهشناسی و آموزش عالی و پایایی آن بر مبنای آلفای کرونباخ در سطح 9/0 تأیید شد. دادهها بهوسیله آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفههای اصلی تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خلقیات دانشجویان ایرانی شامل؛ شش عامل بنیادی رفتار کلیشهای و توسل به نیرنگ در امور علمی، شخصیت چندوجهی و حسادت، خودکامگی و انتقادناپذیری در روابط بین فردی، تعصب، سوگیری و پیشداوری در فعالیتهای علمی، روحیه استثمارپذیری، خودشیفتگی و گرایش به کار فردی بود. همچنین خلقیات آموزشگران شامل؛ شش عامل منفعتطلبی و تجاوز به حقوق دیگران در انجام امور علمی، روحیه بهرهکشی و شخصیت چندوجهی، خودکامگی و متوقع بودن، سوگیری، پیشداوری و تعارف در فعالیتهای علمی، روحیه پرسشگری و سماجت علمی، خودشیفتگی و تمایل به کار فردی بود. در مجموع نتایج نشان داد که خلقیات آموزشگران و دانشجویان نمودی از خلقیات عمومی جامعه ایرانی است.
فرهنگ دانشگاهی,خلقیات ایرانیها,آموزش عالی,نظریه ممها,خلقیات دانشگاهی
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_133056.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_133056_73be447ccd5978c5fe64cc5a0e8bc533.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
راهبرد اجتماعی فرهنگی
2251-7081
2588-655X
10
1
2021
05
22
تبیین و اعتباریابی الگوی مسئولیت اجتماعی رسانهی ملّی در تقویت همگرایی اقوام استان سیستان و بلوچستان
189
221
FA
مسعود
فاضلی رستم پور
گروه مدیریت فرهنگی و رسانه دانشکده مدیریت دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران ایران
chemfazeli86@yahoo.com
فاطمه
عزیزآبادی فراهانی
مدیریت رسانه دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران ایران
f_farahany@yahoo.com
حمیدرضا
حسینی دانا
گروه مدیریت رسانه دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند، دماوند، ایران
hoseini.dana@damavandiau.ac.ir
علیاکبر
فرهنگی
گروه مدیریت رسانه دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
dr_aafarhangi@yahoo.com
پژوهش حاضر، درصدد ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی رسانهی ملی به منظور تقویت همگرایی اقوام استان سیستان و بلوچستان از طریق روش آمیخته اکتشافی است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش (خبرگان دانشگاهی، مدیران رسانهی ملی، سران اقوام استان) است، که به صورت نمونهگیری نظری و با بهرهمندی از تکنیکهای هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدهاند. با استفاده از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، الگوی اولیه در قالب نظریه دادهبنیاد به دست آمد. سپس الگو با روش دلفی، مورد اصلاح و تأیید خبرگان قرار گرفت. برای آزمون الگو، از روشهای تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با بهرهگیری از نرمافزاهای SPSS و PLS بر روی اطلاعات حاصل از پرسشنامه توزیع شده در بین 242 نفر از سران اقوام و طوایف استان سیستان و بلوچستان استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر عبارتند از؛ 130 مفهوم کلیدی، 34 مقوله و 13 مقوله اصلی که در قالب مقوله محوری «مسئولیت اجتماعی رسانهی ملّی در تقویت همگرایی اقوام استان سیستان و بلوچستان»، شرایط علّی «رعایت حقوق شهروندی، حقیقتگرایی، مسئولیتپذیری و حرفهایگرایی»، شرایط زمینهای «محیط درونی و بیرونی رسانه»، شرایط مداخلهای «چالشهای محیطی و محدودیتهای سازمانی»، راهبردها «راهبردهای قومی و راهبردهای سازمانی» و پیامدها «تقویت همگرایی اقوام استان و ارتقاء مسئولیتپذیری رسانهی ملی» تدوین شد.
مسئولیت اجتماعی رسانه ملّی,همگرایی اقوام,نظریه دادهبنیاد
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_133326.html
https://rahbordfarhangi.csr.ir/article_133326_0cb0b43eb1fe8d6c3211f7c8be2f9d5b.pdf