در تحقیقات استراتژیک ایران، در رشتهها و گرایشهای مختلف استفاده از ماتریس سوات (SWOT) بسیار رایج شده است. این مقاله ضمن بررسی کمی و کیفی این تحقیقات، به شیوه بهکارگیری ماتریس و انتظاری که از آن میرود نقد وارد میکند. در این تحقیقات، سوات روشی است که بر مبنای آن، راهبردهای مناسب استخراج میشوند. راهبرد، نحوه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را نشان میدهد؛ بنابراین در تدوین آن باید هر دوی آنها مورد تحلیل گرفته و لحاظ شوند. در حالی که سوات، ابزاری برای تحلیل وضع موجود است. تنها با تحلیل وضع موجود نمیتوان راهبردهای مناسب برای رسیدن به اهداف تدوین کرد. تدوین راهبردهای مناسب، قابل توصیه و کاربرد، تنها پس از تحلیل وضع موجود و نیز تحلیل دقیق از اهداف و محک زدن راهبردها با مختصات هر دو نقطه کنونی و آینده امکانپذیر است.