جهانی شدن حوزه انتشار رسانههای نوین، چهره جدیدی از قدرت را به وجود آورده است که میتوان آن را چهره نامحسوس قدرت دانست. قدرت رسانهها خلاف قدرت فیزیکی، دارای آثار درازمدت و تدریجی است. دسترسی بیشتر به رسانهها، دسترسی به قدرت بیشتر و اقناع را نیز به همراه دارد و دیپلماسی رسانهای از این قدرت نامحسوس بهره میگیرد. کمکاری در این زمینه و عدم انعکاس سیاستهای داخلی و خارجی کشورمان به ملل جهان با استفاده از ابزارهای مناسب، باعث شده است زمینه برای سوء استفاده بسیاری از رسانههای توجیه شده کشورها و سازمانهای جهانی فراهم شود که به هر شکلی که مایل باشند در ساختن افکار عمومی جهان علیه ما وارد عمل شوند. از این رو توجه به اهمیت و نقش دیپلماسی رسانهای در بازتعریف و نحوه دستیابی به منافع ملی کشور در عصر رسانهها ضروری به نظر میرسد.